خبرگزاری دبنا، سیدعلیرضا احمدی افشار: تقریبا جایی در دولت نیست که دولت مردی از کلیدواژه “استارتاپ” استفاده نکند و ظاهرا همگی به اثرات مثبت آن پی بردهاند، اما بررسی عملکرد دولت در این بخش نشان دهنده نتایج نمایشی است و برخی سعی دارند از شور و شوق و انرژی جوانان این مرز و بوم به عنوان ابزاری برای موفقیت خود و تبلیغات مذموم استفاده کنند.
در حالیکه به اعتقاد کارشناسان این حوزه کارآفرینان و سرمایهگذاران استارتاپی هیچ انتظار عجیبی از دولت ندارند و معتقدند دولت فقط به مهمترین مسئولیت خود در این زمینه یعنی بسترسازی و تسهیلگری بپردازد و نگذارد فضای کسبوکارهای استارتاپی از بین برود. اما متاسفانه شاهد این هستیم که بعضا برخی به تخریب فضای کارآفرینی و استارتاپی کشور دست میزنند و حرف و عملشان یکی نیست!
۱ – کمی پس از روی کار آمدن وزیر دهه شصتی دولت تدبیر و امید، آقای وزیر پی برد که پتانسیل خوبی در بخش استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان وجود دارد و وزارت ارتباطات سعی کرد خود را به عنوان متولی این شرکتها معرفی کند. با همین اندیشه بود که آقای وزیر جوان وعده ساخت ۵ شرکت استارتاپی یونیکورن با ارزش یک میلیارد دلاری را داده بود. البته تا این جای کار مشکلی وجود نداشت، این شرکتهای استارتاپی برای نیل به میلیارد دلاری شدن باید وارد بورس و سهامی عام شوند، اما مساله اینجاستکه بورس ظاهراً با استارتاپها میانه خوشی ندارد. چرا آقای وزیر و معاونت علمی که در گوشه و کنار کشور دائما با دستاوردهای استارتاپها و کارخانههای نوآوری پز میدهند و به آن میبالند به آنها پشت کردهاند؟ مگر نه اینکه آذری جهرمی وعده یونیکورن داده بود؟ چرا بورس و فرابورس ایران به زبان مشترکی با استارتاپها دست پیدا نمیکند تا عموم مردم ایران از آن منتفع شوند؟
زمان سخنرانی و همایشها دولتیها جوری وانمود میکنند که سازنده و پدیدآورنده استارتاپها بودهاند، در حالیکه همه میدانند استارتاپها توسط بخش خصوصی جان گرفتهاند و به روش دولتی در ایران رشد نکردهاند.
نگاه و بررسی کشورهای دیگر نشان میدهد که استارتاپهای بخش خدمات بخش عمدهای از اقتصادشان را تشکیل داده است. اگر آقای وزیر و متولیان دیگر که خود را سردمدار جریان استارتاپی میدانند فقط روی همین حوزه تمرکز کنند و بتوانند در دوران مسئولیت خود در شرایط کنونی که اقتصاد کشورمان بیش از همیشه به این شرکتهای بومی و ایرانی نیاز دارد، این کسبوکارها را حمایت کنند تا نابود نشوند بزرگترین خدمت را انجام دادهاند. وگرنه وعدههای توخالی دادن و پاک کردن صورت مساله و انتشار ویدئو قدردانی پیامهای مردمی هنر نیست!
۲ – بررسی عملکرد شهرداری نیز در موضوع استارتاپها خروجی درخشانی ندارد و ناامیدکننده است. متاسفانه شاهد این بودهایم که شهرداری در حرف به استارتاپها بالیده و سعی کرده با کمپینهایی همچون «تهران هوشمند» خود را استارتاپی نشان دهد، اما در عمل بزرگترین ضربه را به استارتاپها و فضای کارآفرینی کشور زده است.
دو سال پیش بود که استارتاپهایی در حوزه پرداخت پول خرد شکل گرفتند. بر اساس آمارهای سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی تهران، اکنون حدود ۸۰ هزار تاکسی در شهر تهران مشغول کار است و روزانه ۱۸ میلیون سفر در این شهر انجام میشود. ردوبدل شدن کرایه و باقی مانده پول برای مسافر و راننده یک چالش بزرگ است که این استارتاپها روی پرداخت پول خرد در تاکسیها و فروشگاهها تمرکز کرده بودند و کاربر میتوانست با شارژ حسابش در اپلیکیشن موبایل به آسانی در تاکسیها کرایهاش را به دور از مشکل پول خرد و به صورت آنلاین پرداخت کند. طبیعتا این حوزه تنها در تهران گردش مالی بسیار بالایی دارد و سودده است. سال ۱۳۹۶ سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی تهران با حمایت از یک استارتاپ، استارتاپهای رقیب دیگر این حوزه را کم کم به حاشیه راند و تقریبا میتوان گفت تمامی آنها نابود و یا محو شدند. قطعا هر کارشناسی میداند که رقابت به نفع بازار است و باعث افزایش سطح رفاه جامعه میشود و انحصارگرایی پسندیده نیست. اما عملکرد شهرداری و تاکسیرانی با ارسال نامه و دادن حق امتیاز به شرکتهای مد نظرشان در راستای تقویت انحصار و نابودی دیگران بود.
اما تاکسیرانی تهران فقط به این موضوع بسنده نکرد و در بحث تاکسیهای آنلاین علنا اعلام کرد فعالیت شرکت استارتاپی تاکسی آنلاین منسوب به خود با مجوز و قانونی است و شرکتهای دیگر مجوز ندارند! اخیرا هم شهرداری خواستار ۲ درصد از درآمد تاکسیهای آنلاین به عنوان “عوارض” در ازای معافیت از مالیات بر ارزش افزوده برای تاکسیهای آنلاین است، اما کماکان پرداخت مالیات منتفی نشده است. از سویی شورای رقابت که میتواند انحصارگر را شناسایی کند و مانع انحصارگرایی آن شود به راحتی روی موضوع انحصارگرایی چشمپوشی میکند و اینطور حکم میدهد که انحصاری انجام نشده و خودتان بروید مشکلاتتان را حل کنید و جلساتش در این زمینه را به تعویق میاندازد!
بد نیست شهردار تهران و مدیرعامل سازمان حملونقل و ترافیک تهران که به فکر درآمدزایی به هر روشی از استارتاپها و بخش خصوصی هستند کمی واقع گرایانه به موضوع ترافیک و آلودگی کلانشهر تهران بیاندیشند و راهکاری برای آن ارایه دهند.
آیا همین اشخاص و گروهها نبودند که چارهگشای معضل آلودگی و ترافیک شهر تهران را طرح ترافیک جدید اعلام میکردند؟ شواهد نشان میدهد که طرح جدید ترافیک موسوم به “طرح کاهش آلودگی هوا” تاثیر چندانی در کاهش هجمه ترافیک نداشته است و لذا خودروها پس از ساعت طرح ترافیک به خیابانها هجوم میآورند. عملا شاهد آن هستیم که بعد از ساعت طرح ترافیک هجمه زیادی از ترافیک در مناطق طرح آلودگی هوا وجود دارد. طرح ترافیک جدید باعث شده قیمت کرایه تاکسیهای آنلاین افزایش پیدا کند، در حالیکه آیا حملونقل عمومی به همان میزان افزایش کیفیت و دسترسی داشته است؟ بد نیست شهرداری یک آمار موثق از این مورد ارایه کند که چقدر ترافیک و آلودگی هوا با طرح جدید کاهش پیدا کرده است! و چه میزان به ناوگان خدمات عمومی اضافه شده؟
همین طیف و خط فکری اندکی پیش بحث دریافت عوارض برای ورود به تونلهای شهر تهران را مطرح کردند و آن را تکذیب کردند! مگر نه اینکه این نوع تفکرات به دور از سیستم مملکت اسلامی و در راستای ارزشهای لیبرال است که قصد دارند در این شرایط اقتصادی از هر روشی استفاده کنند تا ضعف مدیریتی خود در کنترل بودجه و عملکرد را از جیب مردم جبران کنند؟ آقای شهردار و شورای شهر تهران، ۳۰ لیتر بنزین در هر نوبت سوختگیری چه کمکی به معضل ترافیک و آلودگی هوای تهران کرده است؟ شهرداری با نظارت بر تاکسیهای آنلاین چه کمکی میتواند به استارتاپها و تاکسیهای آنلاین بکند؟ مگر نه اینکه تجربه نشان داده دخالت و ورود به این حوزه باعث نابودی استارتاپها شده است؟
۳ – امروزه ثابت شده که دادهها ارزش بالاتری از نفت دارد و جنگ آینده بر سر اطلاعات است و کشورها میکوشند تا با محصولات بومی سهم بالاتری در این زمینه داشته باشند. علاوه بر این در سال رونق تولید هستیم و باید توان و تولید داخلی را افزایش دهیم. برای مثال موضوع نقشه بومی یکی از مهمترین و استراتژیکترین موضوعات در این زمینه است. این سوال مطرح است دولتی که ادعای حمایت از استارتاپها را دارد چرا با فیلتر کردن، صورت مساله را پاک میکند و حمایتی از شرکتهای دانشبنیان داخلی در این زمینه نمیکند؟ دیگر بر کسی پوشیده نیست که نرمافزار ویز اطلاعات حیاتی و بیشماری از سیستم حملونقل شهری ما دارد. همین نرمافزار به ظاهر سودمند میتواند به راحتی ترافیک تهران را مدیریت و در آن دستکاری کند و در روز چندین میلیارد تومان سوخت و بنزین مملکت را هدر دهد. شهرداری و وزارت ارتباطات به جای حمایت از ساخت یک نقشه بومی کارآمد صورت مساله را پاک میکنند و حمایتی هم از محصول داخلی نمیکنند و عملا آب در آسیاب دشمن میریزند!
حال این سوال به ذهن خطور میکند که چه کسی واقعا حامی کارآفرین ایرانی است و چه کسی با آن دشمنی میکند و قصد دارد نابود شود. تجربه نشان داده که بسیاری از کشورها روی نقشه بومی خود کار کردهاند و محصول بسیار بهتری نسبت به نقشههای گوگل دارند. اما در کشور ما معاونت فناوری اطلاعات شهرداری تهران و سازمان شهرداری که نقشه و اطلاعات خوبی از شهر تهران دارد با استارتاپها همکاری نمیکند و برایشان مانع تراشی هم میکند. در صورتی که تقویت نقشه بومی و ارایه یک محصول با کیفیت استراتژی بسیار موثرتری نسبت به فیلترینگ و مسدود کردن به کل یک سرویس خارجی است. مگر نه اینکه ساخت نقشه بومی با کیفیت باعث میشود کم کم وابستگی به محصول خارجی کم شود و اطلاعات در داخل کشور بماند و به دست اجنبیها نیفتد؟