مقاصد درآمدهای نفتی در حال تغییر است. رابطه سنتی درآمدهای نفتی کشورهای عربی خلیج‌فارس و کشورهای غربی به‌ویژه آمریکا به این صورت بوده که دلارهای نفتی کشورهای عربی عمدتا در قالب سرمایه‌گذاری‌ در بازار دارایی‌ها و خرید سلاح‌های پیشرفته به کشورهای غربی بازمی‌گشت. با پیوستن آمریکا به کشورهای تولیدکننده نفت، کشورهای غرب آسیا مقاصد جدیدی […]

مقاصد درآمدهای نفتی در حال تغییر است. رابطه سنتی درآمدهای نفتی کشورهای عربی خلیج‌فارس و کشورهای غربی به‌ویژه آمریکا به این صورت بوده که دلارهای نفتی کشورهای عربی عمدتا در قالب سرمایه‌گذاری‌ در بازار دارایی‌ها و خرید سلاح‌های پیشرفته به کشورهای غربی بازمی‌گشت. با پیوستن آمریکا به کشورهای تولیدکننده نفت، کشورهای غرب آسیا مقاصد جدیدی برای درآمدهای نفتی خود پیدا کرده‌اند. اکونومیست در یک گزارش ارزیابی کرد که این منابع صرف «افزایش تاب‌آوری دربرابر شوک‌های درآمدی»، «کمک‌های بین‌ دولتی در جهت بهبود روابط سیاسی» و «سرمایه‌گذاری در صنایع کشورهای خارجی برای افزایش تقاضای انرژی» می‌شود. در این شرایط، برخی از کشورها از تعادل جدید منفعت بیشتری را کسب می‌کنند و با حصول درآمدهای نفتی توانسته‌اند مقاصد جدید را شناسایی کنند. ایران نیز در معادلات جدید می‌تواند با توسعه روابط دیپلماتیک، سهمی از تحولات پترودلارها داشته باشد؛ ضمن اینکه با تحریم‌زدایی از اقتصاد، درآمدهای نفتی خود را صرف توسعه زیرساخت‌ها کند.

در سال‌های اخیر مقصد اصلی درآمدهای سرشار کشورهای نفتی شاهد تحولاتی بوده است. پیش‌تر توافق ناگفته‌ای میان تولیدکنندگان نفت در خلیج فارس و آمریکا برقرار بود؛ آمریکا به آن‌ها سلاح می‌داد و در عوض دلارهای نفتی سر از بازارهای مالی آمریکا درمی‌آوردند. اما امروز آمریکا به جمع تولیدکنندگان نفت پیوسته و رابطه دوطرفه یادشده را دچار تحولاتی کرده است. این تحولات بر روابط دیپلماتیک تاثیر گذاشته و در حال خلق شکل جدیدی از روابط سیاسی است.

در سال‌های اخیر، جنگ و تحریم، قیمت انرژی را متاثر ساخته و موجب شده درآمدهای کشورهای تولیدکننده نفت به شکل چشمگیری افزایش یابد. این مساله به عیان‌تر شدن رویکردهای جدید این دولت‌های نفتی کمک شایانی کرده است. مقصد جدید دلارهای نفتی از سوی دولت‌های ملی، بانک‌های مرکزی و صندوق‌های ثروت دولتی تعیین می‌شود. مقاصد جدید این «پترودلار»ها به صاحبانشان این امکان را می‌دهد تا در برابر شوک‌های درآمدی تاب‌آوری بیشتری داشته باشند، به کشورهای متحد خود کمک کننده و بر نفوذ سیاسی خود بیفزایند و به مشتریان شرقی خود در ساخت صنایعی که تقاضای انرژی از خلیج فارس را تشدید می‌کنند کمک کنند. به طور کلی پترودلارها در حال طی مسیر جدیدی هستند که به صاحبانشان اجازه می‌دهد اهداف استراتژیک خود را دنبال کنند. با این حال این مساله خبری ناگوار برای غرب است؛ چرا که شفافیت موجود در حال جابه‌جایی میان این کشورها و شرکت‌ها را از بین می‌برد.

کوه پول کجا می‌رود؟

برآوردها حاکی از آن است که مازاد حساب جاری کشورهای نفتی حاشیه خلیج فارس به بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار می‌رسد. بدون شک این ارقام سرمایه‌گذاری خواهد شد اما اینکه آن‌ها به کدام سو خواهند رفت موضوع مورد بررسی در این گزارش است. آنچه مسلم است سهم سرمایه‌گذاری در غرب از این سرمایه‌گذاری‌ها در حال کوچک‌تر شدن است. با این حال منطقه خلیج فارس در بهره‌بردن از این ثروت تنها نیست و نروژ نیز در سال ۲۰۲۲ بیش از ۱۶۰میلیارد دلار درآمد کسب کرد. حتی روسیه تحریم‌شده نیز با ۱۹درصد افزایش درآمد نفتی مواجه شد. در گذشته عمده درآمدهای نفتی کشورهای عربی خلیج‌فارس مستقیما به ذخایر ارزی بانک‌های مرکزی این کشورها می‌رفت. عمده این کشورها ارز میخکوب به دلار دارند و از این رو باید در طول دوره رونق و مازاد حساب جاری، ارز مازاد خود را کنار بگذارند یا سرمایه‌گذاری کنند. اما این بار به نظر می‌رسد به‌‌رغم افزایش درآمدهای نفتی، ذخایر خارجی بانک‌های مرکزی رشد چندانی نمی‌کند. مداخلات بانک‌های مرکزی این کشورها در بازارهای ارز خارجی نیز نادر بوده که نشان می‌دهد این نهادها مازادی دریافت نمی‌کنند.

مقصد جدید دلارهای نفتی

درحالی که آمارها نشان می‌دهد دلارهای نفتی به مقاصد قبلی خود سرازیر نمی‌شوند این سوال به وجود می‌آید که مقصد تازه این دلارها کجاست؟ پاسخ کوتاه به این سوال سه مقصد جدید را معرفی می‌کند. در واقع «دولت‌های ملی»، «بانک‌های مرکزی» و «صندوق‌های ثروت ملی» این مازاد حساب جاری را به منظور «افزایش تاب‌آوری دربرابر شوک‌های درآمدی»، «کمک‌های بین‌دولتی در جهت بهبود روابط سیاسی» و «سرمایه‌گذاری در صنایع کشورهای خارجی به منظور افزایش تقاضای انرژی» خرج می‌کنند و می‌توان این سه مقصد تازه را جایگزین سرمایه‌گذاری در غرب تلقی کرد. در دوره‌های قبلی رونق نفتی، بانک‌های مرکزی دو کشور بزرگ نفتی جهان، یعنی روسیه و عربستان سعودی، بیشتر دارایی‌ها را خریداری می‌کردند که تحت عنوان ذخایر نام‌گذاری می‌شدند. تنها چیزی که این کشورها می‌خواستند بازدهی پایدار و ریسک پایین بود. اغلب آنها پول نقد را در بانک‌های غربی پارک می‌کردند یا به خرید اوراق قرضه دولتی فوق‌العاده امن می‌پرداختند.

ضربه‌گیر شوک درآمدی

بازار نفت همیشه به کام کشورهای نفتی نبوده است. در دوره‌هایی که قیمت نفت به دلایل مختلف سقوط می‌کند، این کشورها با شوک درآمدی مواجه شده و اقتصادهایشان به طور قابل توجهی منقبض می‌شوند. برای جلوگیری از آسیب‌های گسترده، دولت‌های کشورهای نفتی حاشیه خلیج فارس در بازه‌های زمانی قبلی به فروش دارایی‌های خارجی خود و همچنین دریافت وام از بازارهای سرمایه در غرب روی آوردند. آن‌ها در تلاشند با استفاده از درآمدهای نفتی خود در نقش ضربه‌گیر درآمدی بهره ببرند.

  • منبع خبر : دنیای اقتصاد